احزاب، گروههاى سياسي، رسانهها و افکار عمومى هنوز از انتخابات مجلس هشتم به طور کامل فارغ نشدهاند و هشتمين دوره مجلس شوراى اسلامى آغاز به کار نکرده است که گمانهزنىها، اخبار و تحليلهاى مختلف در باب انتخابات رياست جمهورى دهم آغاز شده است...
احزاب، گروههاى سياسي، رسانهها و افکار عمومى هنوز از انتخابات مجلس هشتم به طور کامل فارغ نشدهاند و هشتمين دوره مجلس شوراى اسلامى آغاز به کار نکرده است که گمانهزنىها، اخبار و تحليلهاى مختلف در باب انتخابات رياست جمهورى دهم آغاز شده است.
اردوگاه اصلاحطلبان و اصولگرايان هنوز خستگى رقابت مجلس را از تن به در نکردهاند، در انديشه آوردگاه ديگر و البته مهمترى هستند که به يقين تاثير در خورى در تحولات سياسى و اجتماعى کشور خواهد داشت. اين مهم از آن روى در خور تامل بيشتر است که از ابتداى پيروزى انقلاب اسلامى يکپارچگى حکومت آنگونه که در دولت نهم و مجلس هشتم تحقق يافت، تجربه نشده است.
4 سال حکومت هماهنگ و يکپارچه اصولگرايى در روز واقعه در معرض ارزيابى و سنجش افکار عمومى قرار مىگيرد و بدين ترتيب مشخص خواهد شد مردم مسير آينده کشور را در سياستهاى انقلابى اصولگرايان مىبينند يا در برنامههاى اصلاحطلبانه اصلاحطلبان. فارغ از اختلافات موجود در جبهه اصولگرايي، محمود احمدىنژاد در حال حاضر نماد و سمبل اين جريان محسوب مىشود و منتقدان اصولگرايى حاکم، چه با عنوان اصلاحطلبى يا پرچم اصولگرايان منتقد بايد پيه رقابت و همآوردى با رئيس جمهور فعلى را به تن بمالند.
احمدىنژاد رئيس جمهورى که در کنار ويژگىهاى متعدد خود به اعتماد به نفس نيز شهره است، بعيد به نظر مىرسد تمايلى به اين داشته باشد که نامش به عنوان اولين رئيس جمهور يک دورهاى در کشور ثبت شود.
با اين وصف بيراه نيست اگر احمدىنژاد را پاى ثابت رقابت رياست جمهورى دهم دانست که به واسطه رياست بر قوه مجريه از امتيازات ويژه نيز برخوردار است. اما سوال اساسى که بىشک تا زمان ثبتنام کانديداها اذهان و توجه بسيارى را به خود جلب خواهد کرد اين که چه کسى با احمدىنژاد رقابت خواهد کرد؟ و کدام يک از رقيبان از بخت و اقبال پيروزى بر او برخوردار خواهد شد؟
غلامعلى حداد عادل رئيس مجلس هفتم، على لاريجانى دبير مستعفى شوراى عالى امنيت ملي، محمد باقر قاليباف شهردارتهران و عزتالله ضرغامى رئيس سازمان صدا و سيما شاخصترين چهرههاى اصولگرايى هستند که احتمال حضور هرکدام از آنها در رقابت انتخابات آتى وجوددارد.
در آنسوى ميدان رقابت نيز در صورت عدم حضور سيد محمدخاتمى رئيس جمهور سابق،مهدى کروبى دبير کل حزب اعتماد ملي، محمدرضا عارف معاون اول رئيس جمهور در دولت اصلاحات، معصومه ابتکار رئيس سازمان حفاظت از محيط زيست و عضو کابينه دولت اصلاحات، به همراه محمدعلى نجفى وزير سابق آموزش و پرورش و عضو فعلى شوراى شهر تهران نامداران حال حاضر اصلاحطلبان هستند که احتمال حضورشان به عنوان کانديدا مىرود.
تعداد کانديداها از هر جناح بسته به ميزان موفقيت رايزنىهاى پشت پرده دارد که بزرگان قوم تا روز ثبت نام انجام خواهندداد. اگر ملاک را آخرين انتخابات رياست جمهورى يا حتى آخرين انتخابات مجلس بدانيم که چندى پيش برگزار شد هر دو جناح کارنامه مثبتى را در خصوص اجماع و ائتلاف از خود به نمايش نگذاشتهاند. لذا در اين مجال نگاهى مى شود ولو مختصر به احتمال موفقيت هر کدام از گزينههاى احتمالي.
محمود احمدىنژاد
محمود احمدىنژاد پسربچه بازيگوش و پرجنب و جوش و البته نه غافل از درس و مشق، يکى از صبحهاى سالهاى 1354 يا 55 که براى شرکت در جلسه امتحان کنکور از خانه بيرون مىرفت، مطمئن بود که رتبه تک رقمى خواهد آورد. اما به گفته خودش تقدير چنان رقم خورد که در جلسه امتحان دچار خونريزى بينى شودو به رتبه 132 در رشته مهندسى عمران قناعت کند.سالها بعد از اين ماجرا و در آستانه انتخابات رياست جمهورى دور نهم و در حاليکه نظرسنجىهاى مختلف جايگاه صدرنشينان جدول را بالا و پايين مىکرد، اما هيچگاه رتبه او از ذيل جدول تکان نخورد، با اعتماد به نفس مثال زدنى کار خود را مىکرد. چهارمين فرزند خانواده آهنگر گرمسارى که يک سال پس از تولد او رهسپار تهران شد، بدون تکيه به حرف و حديثها، رايزنىها و توصيههاى بزرگانى چون حسين شريعتمدارى و بدون توجه به مواضع احزاب و گروههاى سياسي، دست برروى دردى گذاشت که اکثريت به دنبال مرهم آن مىگشتند.شعارهاى عاميانه و مردم پسند که سويه بهبودى زندگى عينى داشتند، وعده مبارزه با ثروتمندان از خدابىخبرى که پول ملت را از راههاى غيرقانونى اندوخته مىکنند و مهمتر از همه رنگين کردن سفرههاى مردم به واسطه آوردن پول نفت، همه و همه کارگر افتاد و شهردار علاقمند به دور برگردان، درعين ناباورى به همراه هاشمى رفسنجانى راهى مرحله دوم انتخابات شد. در نهايت هم با تفاوت چشمگيرى مرد سرد و گرم ديده تحولات سياسى اجتماعى 3-4 دهه اخير ايران را پشت سر گذاشت و از منطقه نارمک تهران به پاستور نقل مکان کرد. پاستور ميزبان هميشگى ميهمانان خود نبوده است. اما نهاد رياست جمهورى در پاستور به مدت 8 سال پذيراى روساى جمهور سابق، آيتالله خامنهاي، آيتالله هاشمى رفسنجانى و حجتالاسلام و المسلمين سيدمحمد خاتمى بودهاست. حال برخى گمانهها و تحليلها حکايت از عزم رقيبان براى خارج کردن احمدىنژاد از پاستور دارد.
آيا او يک سال ديگر از پاستور کوچ مىکند و راهى محله سابق خود با کاسبهاى با انصافاش خواهد شد؟
احمدىنژاد علاوه بر رقيبان انتخاباتى از جبهه اصولگرايان و اصلاحطلبان يک رقيب عمده ديگر نيز پيش رو دارد؛ تورم و گراني. دولت اصولگراى نهم که در ابتداى کار نداى مهرورزى و عدالتطلبى سر داد على رغم افزايش خيره کننده قيمت نفت به عنوان اصلىترين منبع درآمد کشور، نه تنها نتوانست گرهى اساسى از اقتصاد کشور و معيشت مردم باز کند که افزايش قيمتها به ويژه مسکن، انتقادات زيادى را متوجه رئيس جمهور کرد. کار به آنجا رسيد که نگرانى و اعتراض به افزايش تورم و گرانى منحصر در رسانهها و مواضع اصلاحطلبان نشد و به پشت تريبونهاى نماز جمعهها هم رسيد. برخى از مراجع و آيات عظام نيز خواستار پرهيز از فرافکنى و فرار از مسووليت شدند و هشدارهاى جدى درا ين خصوص دادند. به هر روى احمدىنژاد در درجه اول فارغ از رايزنىهاى بزرگان اصولگرا و سياستهاى رقيبان اصلاحطلب، بايد در انديشه تدبيرى ويژه در آخرين سال دولت اول خود باشد. امرى که دوراز انتظار نيست و چه بسا در ماهها و روزهاى منتهى به انتخابات، شاهد طرح انقلابى ديگرى از طرف دولت نهم باشيم.به هر روى احمدىنژاد همچنان از بخت و اقبال انتخاب شدن برخوردار است.
غلامعلى حداد عادل
شواهد و قرائن نشان از آن دارد که رئيس مجلس هفتم درهيات رئيس مجلس هشتم حضور نخواهد داشت. حداد عادل که در انتخابات مجلس هفتم و هشتم از حوزه انتخابيه تهران با کسب بيشترين آرا وارد مجلس شده داراى مدارک کارشناسى فيزيک از دانشگاه تهران، کارشناسى ارشد فيزيک از دانشگاه شيراز و کارشناسى ارشد فلسفه از دانشگاه شهيد بهشتى و دکتراى فلسفه از دانشگاه تهران است. شاگرد استاد مطهرى که در مجلس ششم رهبرى فراکسيون اقليت محافظهکاران را بر عهده داشت، در مجلس هفتم از ناحيه برخى نمايندگان اصولگرا متهم به سازش بيش از حد با دولت شد. اين کيفيت از همکارى بين مجلس و دولت که گفته مىشد منجر به کم رنگ شدن نظارت قوه مقننه شده بود، به هيات رئيسه و شخص رئيس جمهور منتسب مىشد. به هر روى حداد عادل در آخرين روزهاى رياست خود به پارلمان از موضع حامى صرف به منتقد دوست شيفت نمود و به ويژه در قضيه ادغام شوراهاى عالى و ابلاغ سه قانون با شخص رئيس جمهور وارد ديالوگى انتقادى شد. بسيارى اين رفتارها در آستانه انتخابات و آخرين روزهاى کارى مجلس هفتم را به منظور جلب نظر نمايندگان منتقد و راهيافتگان جديد به مجلس دانستند که رياست بر مجلس هشتم را در اولين قدم و سپس کانديداتورى رياست جمهورى دهم را نشانه رفته است. در حالى که همه چيز در ظاهر به آرامى پيش مىرفت و على لاريجانى به عنوان جدىترين رقيب حداد براى نشستن بر کرسى رياست مجلس از عدم تمايل خود براى رياست سخن مىگفت، در پس پرده رايزنىها و تحولات به سرعت پيش مىرفت. براساس اخبار و گزارشهاى منتشر شده از اردوگاه اصولگرايان به نظر مىرسد لاريجانى در بازى لابى از حداد پيشى گرفته و بيراه نيست که وى را از هم اکنون رئيس مجلس هشتم بدانيم. با اين وصف حداد عادل که يک برگه برنده خود براى رسيدن به کرسى رياست جمهورى را از دست داده است، بايد منتظر اتفاقات و مذاکرات آينده بزرگان اصولگرا به همراه احزاب اين جريان باشد. حداد عادل در صورتى شانس موفقيت در آزمون سخت رياست جمهورى دهم را دارا خواهد بود که 1- کانديداى عموم گروههاى اصولگرا باشد 2- احمدىنژاد، به هر دليلى در انتخابات حضور نيابد. در غير اين صورت، حاميان سياستهاى فعلى از احمدىنژاد حمايت خواهند کرد و منتقدان نيز در پشت کسى مثل لاريجانى يا قاليباف صفآرايى خواهند کرد.
محمدباقر قاليباف؛
دکتر محمد باقر قاليباف، شهردار فعلى در شهريور 1359 در کسوت بسيجى داوطلب از جوار بارگاه امام رضا(ع) عازم جبهههاى جنگ تحميلى شد ودر سال 1362 در سن 22 سالگى به فرماندهى لشگر نصر برگزيده شد. قاليباف پس از اتمام جنگ، تحصيلات خود را ادامه داد و در سال 1375 در رشته جغرافياى سياسى درجه کارشناسى ارشد گرفت. در سال 1376 هم به فرماندهى نيروى هوايى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى رسيد. خلبان ايرباس سپس در سال 1380 از دانشگاه تربيت مدرس در مقطع دکترا از همان رشته جغرافياى سياسى فارغالتحصيل شد.
در حادثه 18 تير ماه سال 1378 نامه هشدار آميزى از طرف سرداران و فرماندهان سپاه خطاب به سيد محمد خاتمى نگاشته شد که امضاى شهردار فعلى تهران نيز در زير آن ديده مىشد. قاليباف البته همواره از اقدام خود دفاع کرده و نگارش آن نامه را ضرورى خوانده است. به هر روى در تيرماه 1379 وى به سمت فرماندهى نيروى انتظامى منصوب شد و بدين ترتيب فرصتى يافت تا توان مديريتى خود در سطح کلان را نيز به رخ بکشد.
موفقيتهاى نسبى قاليباف در نيروى انتظامي، وى و اطرافيانش را مجاب کرد که بخت خود را در رقابت نفسگير انتخابات رياست جمهورى نهم بسنجد. در بحبوحهاى که اصلاحطلبان با 4 کانديدا و اصولگرايان هم با 3 کانديدا وارد ميدان شده بودند، همه چيز تا روزهاى آخر خوب پيش مىرفت و دکترخلبان در سطوح بالاى نظرسنجىها بود اما در واپسين روزها ورق برگشت و بخت قاليباف موقتا به خواب رفت . با اين حال پيروزى محمود احمدىنژاد براى خود اصولگرايان هم آنقدر غير منتظره بود که آنها ترجيح دهند رقيب وى را به شهردارى تهران منتقل کنند، چه بسا روزى ضرورت ايجاب کند، قاليباف مسير احمدىنژاد را طى کند. اين روزها به نظر مىرسد بخشى از اصولگرايان به اين ضرورت رسيدهاند که سکاندار جريان اصولگرايي، گرفتار امواج متلاطم شده و نياز به تغيير آن احساس مىشود.
نحوه عملکرد احمدىنژاد در حوزه اقتصاد، سياست و فرهنگ، ديپلماسى و کيفيت رفتار وى با احزاب و چهرههاى شاخص جريان محافظهکار به ويژه سنتىترها، اين ضرورت تغيير را پررنگتر کرده است. در همين ارتباط على دورانى دبير اجرايى ائتلاف فراگير اصولگرايان با اشاره به انتخابات رياست جمهورى دهم مىگويد: “به علت شخص محور بودن قطعا نامزد اصولگرايى که منتقد دولت آقاى احمدىنژاد خواهد بود و معتقد به تغيير ايشان در دور دوم است کانديداى ائتلاف فراگير اصولگرايان خواهد بود.” (کارگزاران 16/2/87 ص 8)بىشک در حال حاضر کانديداى موردنظر ائتلاف منتقدان احمدىنژاد کسى نمىتواند باشد جز محمد باقر قاليباف، على لاريجاني، محسن رضايى و حتى عزتالله ضرغامي.
قاليباف در صورتى شانس اين راخواهد داشت يکبار ديگر جانشين احمدىنژاد شود که ائتلاف فراگير اصولگرايان ( با محوريت لاريجاني، قاليباف، رضايي) او را به عنوان کانديداى خود معرفى کنند. چرا که به نظر نمىرسد مجموعه اصولگرايان بتوانند ائتلاف کنند و يک کانديدا داشته باشند. حاميان احمدىنژاد به هيچ وجه رضايت نخواهند داد کانديداى مورد اجماع اصولگرايان کسى غير از رئيس جمهور فعلى باشد که هنوز نتوانسته وعدههاى خود را محقق کند. لذا در صورتى که جبهه اصولگرايان همچنان دچار تشتت باشد به نظر مى رسد شانس منتقدان احمدىنژاد بيشترباشد.
در صورتى که اصولگرايان به روى گزينهاى غير از قاليباف اجماع کند يا کانديداى اصولگرايان منتقد هم کسى غير از قاليباف باشد يا شهردار تهران با توصيههاى خيرخواهانهاى از طرف مسوولان بلندپايه مواجه شود بعيد نيست که 4 سال ديگر پرواز به سمت پاستور را به تعويق بياندازد و تا آن زمان چه بسا گره کور ترافيک و حمل و نقل تهران هم کمى سستتر شود.
على لاريجاني؛
اغراق نيست اگر على لاريجانى را حالا ديگر يک سياستمدار زيرک دانست. فرزند مرحوم حاج ميرزا هاشم آملى از علماء برجسته حوزههاى علميه قم و نجف و داماد استاد مطهرى در سال 1358 در رشته رياضيات و علوم کامپيوتر در مقطع کارشناسى از دانشگاه صنعتى شريف، فارغالتحصيل شد. به واسطه نزديکى به استاد مطهرى و آنگونه که خود گفته است به توصيه ايشان تغيير رشته داده و کارشناسى ارشد و دکتراى خود را در رشته فلسفه غرب در دانشگاه تهران ادامه داد.لاريجانى در ميان همه پستها و مسووليتهايى که در سه دهه گذشته داشته است، رياست 10 سالهاش بر سازمان صدا و سيما برجستهتر مىنمايد. بخش عمده اين مسووليت همزمان بود با تفوق اصلاحطلبان و تسلط آنها به قوه مجريه و مقننه. لاريجانى که به همراه ساير اعضاى خانواده معروف اين خاندان در طيف رقيبان نيروهاى خط امامى قرار دارد، روزهاى چالش برانگيزى را در مواجهه با دولت اصلاحات از سر گذراند. اصلاحطلبان، وى و سازمان تحت امرش را ازعمدهترين تريبونهاى محافظهکاران شکست خورده مىدانستند که در راه اصلاحات سنگاندازى کرده و به هيچ رو با دولت قانونى مستقر در کشور سر دوستى ندارد. تنش بين لاريجانى و دولت به آنجا رسيد که در مقطعى وى از حضور در جلسات هيات دولت نيز محروم شد. به هر روى خرداد 1384 فصل به بار نشستن و ميوه چيدن لاريجانى و هم طيفان وى درجناح راست جبهه محافظهکاران بود. او با شعار “هواى تازه” کانديداى جبهه پيروان خط امام و رهبرى بود که اکثر گروههاى سياسى محافظهکار از وى حمايت کردند.اما نتيجه کار براى لاريجانى بهتر از قاليباف نبود. احمدىنژاد بدون سرو صدا همه را پشت سر گذاشته بود. بعد از انتخابات همانگونه که قاليباف رهسپار شهردارى تهران شد، لاريجانى هم با حکم احمدىنژاد راهى شوراى عالى امنيت ملى شد تا جايگزين حسن روحانى شود که در چندين سال مسووليت خود به عنوان دبير اين شورا لقب “شيخ ديپلمات” را گرفته بود.
لاريجانى در بحبوحه انتخابات پند روحانى سرد و گرم چشيده را ناديده گرفت و يکى از عمده محورهاى انتقادات خود به اصلاحطلبان را ديپلماسى هستهاى قرار داد. “در غلطان دادن و آبنبات چوبى گرفتن” تا مدتها تکه کلام وى و سپس رسانههاى همسو قرار گرفت. به هر روى تقدير چنين بود که او خود نيز در مقامى قرار گيرد که بيشترين انتقادات را به عملکرد مسوولان آن داشت. مسوولان جديد رئيس سابق صدا و سيما چندان خاطرهانگيز نشد و او در طول نزديک به دو سال رهبرى ديپلماسى هستهاى به نيکى تحقق پند روحانى را دريافت که “ميز مذاکره با ميز مصاحبه متفاوت است”. به هر روى لاريجانى پس ازصدور دو قطعنامه عليه کشورمان در شوراى امنيت سازمان ملل و به خاطر آنچه خود بعدها اختلاف نظر با رئيس جمهور خواند از دبير شوراى عالى امنيت ملى استعفا داد.
آنگونه که از قرائن و شواهد برمىآيد لاريجانى در آستانه نشستن بر کرسى رياست مجلس است. خبرهاى غيررسمى هم حکايت از رفع کدورتهاى او با احمدىنژاد، وحمايت نمايندگان رايحه خوش خدمت از رياست وى بر مجلس دارد. در صورت صحت اين گمانهها به نظر مىرسد لاريجانى در درجه اول رقيب نام آشناى خود حداد عادل را دور زده و توانسته با لابىگرى قوى و البته آرام و بىسر و صدا رياست بر قوه مقننه را از آن خود کند. رياست بر مجلس قاعدتا امتياز ويژهاى است که دست وى را براى مانورهاى تبليغاتى و سياسى و يا به رخ کشيدن توان مديريتى خود در کسوت رياست يک قوه، باز مىگذارد. اما اينکه وى به توافقاتى با احمدىنژاد هم رسيده و تا 4 سال ديگر به اداره نهاد قانونگذارى اکتفا مىکند يا خير، سوالى است که گذر زمان پاسخ آنرا خواهد داد. با اين حال لاريجانى همچنان بخت اول کانديداتورى از طرف اصولگرايان منتقد و طيف سنتى جناح اصولگرا است و اگر سران اصولگرا تصميم بر تغيير رئيس دولت اصولگرا داشته باشند و از در حمايت احمدىنژاد برنيايند، لاريجانى گزينه اول آنها براى جانشينى احمدىنژاد خواهد بود. در صورت ورود لاريجانى به عرصه انتخابات، دور از انتظار نيست که شهردار تهران هم قيد رقابت با وى را بزند و منتظر سالهاى آينده بماند.
مهدى کروبي؛
دبير کل حزب اعتماد ملى در صورتى پاى به عرصه انتخابات خواهد گذاشت که سيد محمدخاتمى رئيس جمهور سابق عزم ورود به انتخابات نداشته باشد. اين اصل را مىتوان به تمامى کانديداهاى احتمالى اصلاح طلبان تعميم داد. سيد محمدخاتمى هرچند عمدهترين گزينه همه گروههاى اصلاحطلب است که ظرفيت باز گرداندن آب رفته نيروهاى چپ را به جوى دارد اما از اخبار غيررسمى پيرامون جبهه اصلاحات چنين برمىآيد که وى همچنان تمايل به رهبرى تحول خواهان حکومتى در پشت پرده دارد و بعيد نيست که با حمايت از کانديداى مورد تائيد مجموعه اصلاحطلبان خود به اين عرصه ورود نکند. به هر روى اگرفرض بر اين باشد که وى فرجام سياسى مير حسين موسوى چهره شاخص ديگر خط امامىها را انتخاب کند، مهدى کروبى رئيس مجلس ششم از جمله کانديداهاى اصلاح طلبان خواهد بود.
شيخ اصلاحات که به رغم اعتقادش بر تخلفات گسترده انتخاباتى در انتخابات خرداد ماه 1384 و تضييع حقش، خود رادر هر حال سرباز انقلاب مىداند، پس از رنجش از دوستان قديمى در مجمع روحانيون مبارز، اقدام به تاسيس حزب جديد نمود و کار تشکيلاتى را در راس برنامههاى خود قرار داد.با وجود اين کروبى در طول حيات سياسى خود نشان داده است که مرد چانهزنى و گفتگو است. از طرفى تجربه شکست اصلاح طلبان در انتخابات گذشته که نتوانستند به اجماع برسند نقطه اميدبخش هواداران اين طيف سياسى است که شايد از اين همه تجربه درس بگيرند و آزمودهها را دوباره نيازمايند. لذا همانگونه که طى چند روز گذشته گمانههايى در خصوص رضايت کروبى مبنى بر توافق اصلاح طلبان بر روى کانديداى واحد مطرح شده بعيد نيست که شيخ اصلاحات به همراه سيد محمد خاتمى و حتى على اکبرهاشمى رفسنجاني، به پشت جبهه و اتاق فرماندهى رجعت کند و مسائل و اختلافات درونى را با چانهزنى و گفتگو رتق و فتق نمايد. به هر روى دور از انتظار نيست که دبير کل حزب اعتماد ملى در نتيجه توافقات با ساير اصلاح طلبان ميدان را به نفع گزينهاى ديگر خالى کند.
محمدرضا عارف؛
معاون اول رئيس جمهور در دولت اصلاحات و مرد خاموش و آرام اين چند سال، در طول هفتههاى گذشته بيشترين پالسهاى انتخاباتى را مخابره کرده است. عارف که پس از رد صلاحيت اکثر کانديداهاى شاخص اصلاحطلبان در انتخابات مجلس هشتم، از کانديداتورى در اين انتخابات انصراف داد، برخلاف رويه سابق خود فقط در ظرف يک ماه گذشته بيش از چند مصاحبه مفصل و بلندبالا با رسانهها داشته است. او براى اولين بار از طرف اصلاحطلبان براى کانديداتورى در انتخابات آتى اعلام آمادگى کرده البته به شرط اينکه سيد محمد خاتمى عزم آمدن نداشته باشد. چه او خاتمى را 100 مىداند و خود را .90، عارف هم هرچند همانند ساير گزينههاى اصلاحطلب در صورت اجماع همه گروههاى چپ شانس پيروزى بر رقيب را دارد، اما در صورت تفرق و تعدد کانديداها در بين اصلاح طلبان چه بسا او نيز به فرجام مصطفى معين دچار شود. لذا مرد با تجربه عرصه مديريت کشور که در انتخابات مجلس هشتم نشان داد راضى به پيروزى تحت هر شرايطى نيست بعيد است در صورت عدم اجماع اصلاحطلبان پاى به عرصه رقابت بگذارد.
از طرفى طى چند هفته گذشته که بحث کانديداتورى وى در رسانهها مطرح شده است با استقبال چشمگير گروهها و محافل سياسى اصلاحطلب مواجه نشده است و اين بدان معنى است که احزاب و گروههاى اصلاحطلب منتظر اعلام آمادگى گزينههاى ديگرى هستند.
محمدعلى نجفي؛
گزينه مورد انتظار اصلاحطلبان در روزهايى که سيد محمد خاتمي، مير حسين موسوى و سيد حسن خمينى به رغم برخوردار بودن از پتانسيل پيروزى پاى به ميدان نمىگذارند، مىتواند مدير تکنوکراتى همچون محمدعلى نجفى باشد که به گفته عليرضا علوى تبار، به لحاظ نظرى به تدريج از حزب کارگزاران فاصله گرفته و مىرود تا به عنوان يکى از محورهاى عمده راست مدرن (ليبرال دموکراتها) در کشور بدل شود.
متولد خيابان سلسبيل تهران در 23 دى ماه 1330 که اصالتى خراسانى دارد، در سال 1343 گواهينامه ششم دبستان خود را با رتبه شاگرد اولى تهران کسب کرد. سال ششم دبيرستان را در يکى از معروفترين دبيرستانهاى آن روزهاى تهران (دبيرستان مروي) بامعدل 35/19 در رشته رياضى گذراند. نجفى در سال 1349 با کسب رتبه اول کنکور در رشته مهندسى متالوژى دانشگاه صنعتى شريف پاى به دانشگاه گذارد و از پرداخت شهريه نيز معاف شد. وى بعدها تغيير رشته داد و در تيرماه 1353 به عنوان شاگرد اول رشته رياضى و دارنده بالاترين معدل در ميان تمام فارغالتحصيلان آن سال دانشگاه، تحصيلاتش را در کشور به پايان رساند.
نجفى سپس با استفاده از بورس تحصيلى بهترين فارغالتحصيلان براى ادامه تحصيل به دانشگاهMIT آمريکا
استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم : info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
working();